حسین بن علی جعلابوعبداللّه حسین بن علی، معروف به کاغذی، فقیه حنفی و متکلم صاحبنامِ معتزلی قرن چهارم میباشد. فهرست مندرجات۲ - لقب ابوعبداللّه حسین بن علی ۳ - تاریخ و محل ولادت ۴ - جعل و ریاست مکتب معتزله ۵ - ترک بصره در جوانی ۶ - جعل شاگرد نمایندگان مکتب معتزله ۷ - استاد جعل در فقه و کلام ۸ - تبحر جعل در فقه و کلام ۹ - تبعیت ابوعبدالله در فقه و کلام ۱۰ - اساتید دیگر ابوعبدالله ۱۱ - طبقه جعل در معتزله ۱۲ - شاگردان ابوعبدالله ۱۲.۱ - شاگردان مشهور وی ۱۲.۲ - نقش قاضی عبدالجبار در احیای آرای جعل ۱۲.۳ - نگارش قاضی عبدالجبار در حضور ابوعبداللّه ۱۲.۴ - شیخ مفید ۱۳ - وضعیت معتزله در زمان ابوعبدالله ۱۴ - شرایط سیاسی زمان جعل ۱۵ - گرایش ابوعبدالله به شیعه ۱۶ - مناظرات ابوعبدالله با ابن داعی ۱۷ - حمایت عضدالدوله از ابوعبدالله ۱۸ - بیان ویژگیهای ابوعبداللّه توسط ابوحیان ۱۸.۱ - ضعف در مناظره ۱۸.۲ - در مورد رساله ابوعبدالله ۱۸.۳ - فاسق خواندن شاگردان وی ۱۸.۴ - لعن ابوعبدالله توسط شاگردش ۱۹ - شهرت ابوعبدالله ۲۰ - وفات ابوعبدالله ۲۱ - آرای ابوعبداللّه ۲۱.۱ - افضلیت حضرت علی ۲۱.۲ - اثبات برتری حضرت علی بر ابوبکر ۲۱.۳ - قاعده لطف از دیدگاه وی ۲۱.۴ - دیدگاه ابوعبدالله در خصوص خلق ۲۱.۵ - دیدگاه وی درباره شناخت ۲۱.۶ - تعریف جعل از موجود و ردّ نظر وی ۲۱.۷ - دیدگاه جعل درباره شیئیت معدوم و ذات جوهر ۲۱.۸ - آرای ابوعبدالله در فقه ۲۲ - آثار ابوعبدالله ۲۳ - فهرست منابع ۲۴ - پانویس ۲۵ - منبع ۱ - کنیه جُعَلدر بیشتر منابع کنیه و نسبتِ وی، ابوعبداللّه بصری ضبط شده است. ۲ - لقب ابوعبداللّه حسین بن علیظاهراً لقب جُعَل (نوعی سوسک) را از باب طعن و تحقیر به وی دادهاند و در منابع معتزلی و حنفی این لقب نیامده است. با این همه، در منابع متقدمی همچون الفهرست ابن ندیم [۱]
ابن ندیم، الفهرست، ج۱، ص ۲۲۲.
تأکید شده که او به جُعَل شهرت داشته است.۳ - تاریخ و محل ولادتبه گزراش ابن ندیم [۲]
ابن ندیم، الفهرست، ج۱، ص ۲۲۲.
تاریخ تولد جُعَل ۳۰۸ است، [۳]
ابوحیان توحیدی، ج ۱، ص۱۴۰، پانویس ۱، کتاب الامتاع و المؤانسة، چاپ احمد امین و احمد زین، بیروت، ۱۳۹۰۰.
ولی در منابع دیگر، آن را ۲۹۳ هم ذکر کردهاند. [۴]
خطیب بغدادی، تاریخ بغدادی، ج ۸، ص ۶۲۶.
[۵]
ابن ابیالوفا، الجواهر المضیة فی طبقات الحنفیة، ج ۴، ص ۶۳، چاپ عبدالفتاح محمدحلو، ریاض ۱۴۱۳/۱۹۹۳.
جُعَل در بصره متولد شد.۴ - جعل و ریاست مکتب معتزلهوی بیشتر عمر خود را در بغداد گذراند. و به ریاست مکتب معتزله بصری در بغداد رسید. [۶]
ابن ندیم، الفهرست، ج۱، ص ۲۲۲.
[۷]
خطیب بغدادی، تاریخ بغدادی، ج ۸، ص ۶۲۶.
۵ - ترک بصره در جوانیظاهراً جعل، از بیم خطر حمله قرمطیان، در جوانی بصره را ترک کرده است. ۶ - جعل شاگرد نمایندگان مکتب معتزلهاو شاگرد برخی از نمایندگان مکتب معتزله بصره، از جمله ابوهاشم جُبّائی (متوفی ۳۲۱) و شاگرد وی ابوعلی بن خَلاّد (متوفی ۳۴۰)، بود. [۸]
قاضی عبدالجبار بن احمد، فضلالاعتزال و طبقات المعتزلة، ج۱، ص ۳۲۵، چاپ فؤاد سید، تونس، ۱۳۹۰۰.
[۹]
ابن مرتضی، کتاب طبقات المعتزله، ج۱، ص ۱۰۵، چاپ سوزانا دیوالد ـ ویلتسر، بیروت ۱۴۰۹/۱۹۸۸.
۷ - استاد جعل در فقه و کلامجُعَل فقه و کلام را از ابوالحسن کرخی (متوفی ۳۴۰)، رئیس حنفیان بغداد و متکلم معتزلی، آموخت. ۸ - تبحر جعل در فقه و کلام جعل در فقه و کلام، سرآمد معاصران خود شد [۱۰]
عبدالحی بن عبدالحلیم لکنوی، الفوائد البهیة فی تراجم الحنفیة، ج۱، ص ۶۷، کراچی ۱۳۹۳.
تا جاییکه ابوالحسن کرخی گاهی پاسخگویی به مسائل کلامی را به وی ارجاع میداد، از جمله پاسخگویی به مسئله اصابت رأی مجتهد را ــ که به گزارش قاضیعبدالجبار، [۱۱]
قاضی عبدالجبار بن احمد، فضلالاعتزال و طبقات المعتزلة، ج۱، ص ۳۲۶، چاپ فؤاد سید، تونس، ۱۳۹۰۰.
سیفالدوله یا به گزارش ابن مرتضی، [۱۲]
ابن مرتضی، کتاب طبقات المعتزله، ج۱، ص ۱۰۶، چاپ سوزانا دیوالد ـ ویلتسر، بیروت ۱۴۰۹/۱۹۸۸.
عضدالدوله دیلمی آن مسئله را مطرح کرده بودند به جعل واگذار کرد.۹ - تبعیت ابوعبدالله در فقه و کلامابوعبداللّه، همانند استاد خود در فقه، حنفی و پیرو مذهب اهل عراق و در کلام، معتزلی بود. [۱۳]
ابن ندیم، الفهرست، ج۱، ص ۲۲۲.
[۱۴]
خطیب بغدادی، تاریخ بغدادی، ج ۸، ص ۶۲۶.
[۱۵]
ابن جوزی، المنتظم فی تاریخ الملوک و الامم، ج ۱۴، ص ۲۷۲، چاپ محمد عبدالقادر عطا و مصطفی عبدالقادر عطا، بیروت ۱۴۱۲/۱۹۹۲.
[۱۶]
ذهبی، تاریخ الاسلام، ج ۱۲، ص۳۳۴.
۱۰ - اساتید دیگر ابوعبداللهاز دیگر استادان وی ابوالقاسم سَهْلویه ملقب به قُشور (از طبقه دهم معتزله)، ابوجعفر معروف به سَهْکَلام صِیمَری، و قاضی ابوبکر باقلاّنی (متکلم اشعری، متوفی ۴۰۳) بودند. [۱۷]
ابن ندیم، الفهرست، ج۱، ص ۲۲۲.
۱۱ - طبقه جعل در معتزلهابن مرتضی [۱۸]
ابن مرتضی، کتاب طبقات المعتزله، ج۱، ص ۷، چاپ سوزانا دیوالد ـ ویلتسر، بیروت ۱۴۰۹/۱۹۸۸.
[۱۹]
ابن مرتضی، کتاب طبقات المعتزله، ج۱، ص ۱۰۵، چاپ سوزانا دیوالد ـ ویلتسر، بیروت ۱۴۰۹/۱۹۸۸.
جعل را از طبقه دهم معتزله و یکی از افرادی دانسته است که سلسله سند معتزلیان به واسطه طبقه ایشان به رسول اکرم صلیاللّهعلیهوآلهوسلم میرسد.۱۲ - شاگردان ابوعبداللهاز جمله شاگردان جُعَل این اشخاص بودند: ابواسحاق نصیبی (متوفی ۴۴۹)؛ ابن داعی، ابوعبداللّه محمد بن حسن علوی (متوفی ۳۶۰)، ملقب به مهدی لدیناللّه؛ ابوعبداللّه محمد بن احمد بن حنیف؛ سیدابوطالب حسنی، ملقب به ناطق بالحق؛ برادر ابوطالب، ابوالحسین احمد بن حسین، معروف به المؤید باللّه، که همگی از زیدیان بودند. [۲۰]
یحیی بن حسین ناطق بالحق، من کتاب الافادة فی تاریخ الائمة السادة، ج۱، ص ۱۰۴ـ۱۰۶.
[۲۱]
ابن مرتضی، کتاب طبقات المعتزله، ج۱، ص ۱۱۳ـ۱۱۴، چاپ سوزانا دیوالد ـ ویلتسر، بیروت ۱۴۰۹/۱۹۸۸.
[۲۲]
حُمید بن احمد محلِّی، من کتاب الحدائق الوردیة فی مناقب ائمة الزیدیة، ج۱، ص ۳۱۸، در اخبار ائمة الزیدیة فی طبرستان و دیلمان و جیلان، چاپ ویلفرد مادلونگ، بیروت: المعهد الالمانی للابحاث الشرقیة، ۱۹۸۷.
[۲۳]
د. اسلام، چاپ دوم، تکمله ۱ـ۲، ذیل Abu Abd Allah al- Basri
۱۲.۱ - شاگردان مشهور ویاز شاگردان معتزلی مذهب او دو تن مشهورند: ابواسحاق بن عیاش و قاضی عبدالجبار، متکلم صاحبنام. [۲۴]
ابن مرتضی، کتاب طبقات المعتزله، ج۱، ص ۱۰۷، چاپ سوزانا دیوالد ـ ویلتسر، بیروت ۱۴۰۹/۱۹۸۸.
[۲۵]
ابن مرتضی، کتاب طبقات المعتزله، ج۱، ص ۱۱۲، چاپ سوزانا دیوالد ـ ویلتسر، بیروت ۱۴۰۹/۱۹۸۸.
۱۲.۲ - نقش قاضی عبدالجبار در احیای آرای جعلعمده آرای جعل بر اساس گزارشهای فراوانی که قاضی عبدالجبار [۲۶]
قاضی عبدالجبار بن احمد، المغنی فی ابواب التوحید و العدل، ج ۱۴، ص ۲۱، ج ۱۲، چاپ ابراهیم مدکور، قاهره، ج ۱۴، چاپ مصطفی سقا، قاهره ۱۳۸۵/۱۹۶۵، ج ۱۷، چاپ امین خولی، (قاهره) ۱۳۸۲/۱۹۶۳، ج۲۰، چاپ عبدالحلیم محمود و سلیمان دنیا، قاهره، ۱۳۹۰۱.
[۲۷]
قاضی عبدالجبار بن احمد، المغنی فی ابواب التوحید و العدل، ج ۱۷، ص ۲۹۹ـ۳۰۰، ج ۱۲، چاپ ابراهیم مدکور، قاهره، ج ۱۴، چاپ مصطفی سقا، قاهره ۱۳۸۵/۱۹۶۵، ج ۱۷، چاپ امین خولی، (قاهره) ۱۳۸۲/۱۹۶۳، ج۲۰، چاپ عبدالحلیم محمود و سلیمان دنیا، قاهره، ۱۳۹۰۱.
[۲۸]
قاضی عبدالجبار بن احمد، شرح الاصول الخمسة، ج۱، ص ۵۴۸، چاپ عبدالکریم عثمان، قاهره ۱۴۰۸/۱۹۸۸.
[۲۹]
قاضی عبدالجبار بن احمد، شرح الاصول الخمسة، ج۱، ص ۷۶۷، چاپ عبدالکریم عثمان، قاهره ۱۴۰۸/۱۹۸۸.
از وی نقل کرده، بازسازی و احیا شده است. هرچند قاضی عبدالجبار خود را مدیون ابوعبداللّه جعل دانسته، [۳۰]
قاضی عبدالجبار بن احمد، المغنی فی ابواب التوحید و العدل، ج۲۰، قسم ۲، ص ۲۵۷، ج ۱۲، چاپ ابراهیم مدکور، قاهره، ج ۱۴، چاپ مصطفی سقا، قاهره ۱۳۸۵/۱۹۶۵، ج ۱۷، چاپ امین خولی، (قاهره) ۱۳۸۲/۱۹۶۳، ج۲۰، چاپ عبدالحلیم محمود و سلیمان دنیا، قاهره، ۱۳۹۰۱.
ولی اغلب با استادش همرأی نیست.۱۲.۳ - نگارش قاضی عبدالجبار در حضور ابوعبداللّهقاضی عبدالجبار برخی از کتابهای خود را در حضور ابوعبداللّه نگاشته است، به ویژه هنگامی که در بغداد در خانه او زندگی میکرد [۳۱]
حسن بن محمد جشمی، «الطبقتان الحادیة عشرة و الثانیة عشرة من کتاب شرح العیون»، ج۱، ص ۳۶۶، در قاضی عبدالجباربن احمد، فضل الاعتزال و طبقات المعتزلة، چاپ فؤاد سید، تونس.
و هنگامی که شروع به نگارش کتاب چند جلدی المُغنی کرد، ابوعبداللّه هنوز زنده بود. [۳۲]
قاضی عبدالجبار بن احمد، المغنی فی ابواب التوحید و العدل، ج۲۰، قسم ۲، ص ۲۵۸، ج ۱۲، چاپ ابراهیم مدکور، قاهره، ج ۱۴، چاپ مصطفی سقا، قاهره ۱۳۸۵/۱۹۶۵، ج ۱۷، چاپ امین خولی، (قاهره) ۱۳۸۲/۱۹۶۳، ج۲۰، چاپ عبدالحلیم محمود و سلیمان دنیا، قاهره، ۱۳۹۰۱.
۱۲.۴ - شیخ مفیداز دیگر شاگردان ابوعبداللّه، شیخمفید بود که تحصیلاتش را نزد ابوعبداللّه آغاز کرد. [۳۳]
نور اللّه بن شریفالدین شوشتری، مجالس المؤمنین، ج ۱، ص ۴۶۴، تهران ۱۳۵۴ ش.
دو اثر در رد و نقض آرای ابوعبداللّه به او نسبت دادهاند. [۳۴]
احمد بن علی نجاشی، فهرست اسماء مصنّفی الشیعة المشتهرب رجال النجاشی، ج۱، ص ۳۹۹، چاپ موسی شبیری زنجانی، قم ۱۴۰۷.
[۳۵]
احمد بن علی نجاشی، فهرست اسماء مصنّفی الشیعة المشتهرب رجال النجاشی، ج۱، ص ۴۰۲، چاپ موسی شبیری زنجانی، قم ۱۴۰۷.
۱۳ - وضعیت معتزله در زمان ابوعبداللهدر باره وضع معتزله در بغدادِ آن روز، گفتنی است که از سویی، در اواخر دوره حیات ابوالحسین خیاط (متکلم معتزلی، متوفی حدود ۳۰۰) معتزله حیثیت و اعتبار چندانی نداشتند (شاید بهسبب کتابهای ابن راوندی) و از سوی دیگر، تنها شاخه معتزلی که در بغداد قدرت داشت، یعنی ابن اِخْشید (متوفی ۳۲۶) و شاگردانش، به شدت با ابوهاشم جبّائی مخالفت میکردند؛ از اینرو، ابوعبداللّه، که شاگرد ابوهاشم بود، در اوضاع سختی به تحصیل پرداخت و به نوعی در انزوا بهسر میبرد. [۳۶]
قاضی عبدالجبار بن احمد، فضلالاعتزال و طبقات المعتزلة، ج۱، ص ۳۲۵، چاپ فؤاد سید، تونس، ۱۳۹۰۰.
[۳۷]
ابن مرتضی، کتاب طبقات المعتزله، ج۱، ص ۱۰۵، چاپ سوزانا دیوالد ـ ویلتسر، بیروت ۱۴۰۹/۱۹۸۸.
[۳۸]
د. اسلام، چاپ دوم، تکمله ۱ـ۲، ذیل Abu Abd Allah al- Basri
۱۴ - شرایط سیاسی زمان جعلشرایط سیاسی آن دوره بدین صورت بود که استادِ جُعل، ابوالحسن کرخی، با سیفالدوله حمدانی (حک: ۳۳۳ـ۳۵۶) مناسبات نزدیکی داشت. حمدانیان بر سر به دستگیری حکومت عراق با آلبویه رقابت داشتند. [۳۹]
قاضی عبدالجبار بن احمد، فضلالاعتزال و طبقات المعتزلة، ج۱، ص ۳۲۶، چاپ فؤاد سید، تونس، ۱۳۹۰۰.
[۴۰]
د. اسلام، چاپ دوم، تکمله ۱ـ۲، ذیل Abu Abd Allah al- Basri
پس از کرخی، شاگردش ابوعبداللّه به آلبویه تقرب جست. در ۳۳۴ معزالدوله دیلمی بغداد را فتح کرد و از آن پس ابوعبداللّه از حمایت مالی و اجتماعی وی و وزیرش، حسن بن محمد مُهلَّبی (وزارت: ۳۳۹ـ۳۵۲)، برخوردار شد. [۴۱]
ابوحیان توحیدی، کتاب الامتاع و المؤانسة، ج ۳، ص ۲۱۳، چاپ احمد امین و احمد زین، بیروت، ۱۳۹۰۰.
بنا به گزارش ناطق بالحق، [۴۲]
یحیی بن حسین ناطق بالحق، من کتاب الافادة فی تاریخ الائمة السادة، ج۱، ص۱۰۶ـ ۱۰۷.
یکی از انگیزههای نزدیکی ابوعبداللّه به زیدیان و از جمله ابن داعی، از بزرگان علویان، برخورداری از این حمایتها بوده است.۱۵ - گرایش ابوعبدالله به شیعهاز نوع نگرش ابوعبداللّه به موضوع امامت و احترام زیدیان به وی، گرایش او را به علویان و شیعه میتوان دریافت. وی در تربیت و ارتقای علمی علویان اهتمام میورزید و به ابن داعی توجهی خاص داشت بهگونهای که افزون بر تدریس مطالب عمومی، به وی کلام میآموخت و با تشویق ابوعبداللّه بود که ابن داعی، به درخواست معزالدوله، نقابت علویان بغداد را پذیرفت. [۴۳]
یحیی بن حسین ناطق بالحق، من کتاب الافادة فی تاریخ الائمة السادة، ج۱، ص ۱۰۶.
[۴۴]
یحیی بن حسین ناطق بالحق، من کتاب الافادة فی تاریخ الائمة السادة، ج۱، ص ۱۰۸ـ۱۰۹.
۱۶ - مناظرات ابوعبدالله با ابن داعیابوعبداللّه با ابنداعی در خصوص نص بر امامت حضرت علی علیهالسلام مناظراتی داشت و همواره به شاگردان خود توصیه میکرد که در حضور ابنداعی در خصوص نص امام و سهم ذویالقربی، گفتگو نکنند، زیرا ابنداعی به این دو موضوع اعتقاد جدّی داشت. [۴۵]
یحیی بن حسین ناطق بالحق، من کتاب الافادة فی تاریخ الائمة السادة، ج۱، ص ۱۰۸.
[۴۶]
ابن مرتضی، کتاب طبقات المعتزله، ج۱، ص ۱۰۷، چاپ سوزانا دیوالد ـ ویلتسر، بیروت ۱۴۰۹/۱۹۸۸.
۱۷ - حمایت عضدالدوله از ابوعبداللهعضدالدوله نیز گاهی برای ابوعبداللّه آذوقه میفرستاد و از وی حمایت مینمود. [۴۷]
قاضی عبدالجبار بن احمد، فضلالاعتزال و طبقات المعتزلة، ج۱، ص ۳۲۷، چاپ فؤاد سید، تونس، ۱۳۹۰۰.
۱۸ - بیان ویژگیهای ابوعبداللّه توسط ابوحیان به گزارش ابوحیان توحیدی، [۴۸]
ابوحیان توحیدی، اخلاق الوزیرین: مثالب الوزیرین الصاحب ابنعباد و ابنالعمید، ج۱، ص ۲۰۸، چاپ محمدبن تاویت طنجی، بیروت ۱۴۱۲/۱۹۹۲.
ابوعبداللّه بیست سال برای صاحب بن عَبّاد، جاسوسی حاکم بغداد را کرد. شاید به دلیل همین نزدیکی او با صاحب بن عبّاد و خصومت ابوحیان با صاحب بن عبّاد و یاران او بوده که ابوحیان مغرضانه به بیان حالات و ویژگیهای ابوعبداللّه پرداخته است.۱۸.۱ - ضعف در مناظرهاو توانایی خاص ابوعبداللّه را در تدریس و املا منکر نشده، اما او را در مناظره ضعیف دانسته است. [۴۹]
ابوحیان توحیدی، کتاب الامتاع و المؤانسة، ج ۱، ص۱۴۰، چاپ احمد امین و احمد زین، بیروت، ۱۳۹۰۰.
[۵۰]
ابوحیان توحیدی، اخلاق الوزیرین: مثالب الوزیرین الصاحب ابنعباد و ابنالعمید، ج۱، ص ۲۰۴ـ ۲۰۵، چاپ محمدبن تاویت طنجی، بیروت ۱۴۱۲/۱۹۹۲.
به گزارش ابوحیان توحیدی، [۵۱]
ابوحیان توحیدی، اخلاق الوزیرین: مثالب الوزیرین الصاحب ابنعباد و ابنالعمید، ج۱، ص ۲۰۴ـ ۲۰۵، چاپ محمدبن تاویت طنجی، بیروت ۱۴۱۲/۱۹۹۲.
در یکی از مجالس عزالدوله در ۳۶۰، ابوعبداللّه را به مناظره خواندند، اما او بسیار مضطرب شد و با وساطت ابوالوفاء بوزجانی، که به وی ارادت داشت، توانست از مناظره رهایی یابد.۱۸.۲ - در مورد رساله ابوعبداللهابوحیان توحیدی [۵۲]
ابوحیان توحیدی، اخلاق الوزیرین: مثالب الوزیرین الصاحب ابنعباد و ابنالعمید، ج۱، ص ۲۰۸، چاپ محمدبن تاویت طنجی، بیروت ۱۴۱۲/۱۹۹۲.
مینویسد ابوعبداللّه خطاب به صاحب بن عبّاد رسالهای نوشته و در آن ظاهراً وی را «مهدی منتظر» نامیده، با این استدلال که «مهدی «بهمعنای هدایت شده است و صاحب نیز اهل عدل و توحید است و هدایت شده، و «منتظر» بهدلیل آنکه در عراق منتظر وی هستند. به ادعای ابوحیان توحیدی، [۵۳]
ابوحیان توحیدی، اخلاق الوزیرین: مثالب الوزیرین الصاحب ابنعباد و ابنالعمید، ج۱، ص ۲۰۸، چاپ محمدبن تاویت طنجی، بیروت ۱۴۱۲/۱۹۹۲.
این رساله که با حروف طلایی نوشته شده بود، با سایر هدایا برای قابوس بن وشمگیر دیلمی (متوفی ۴۰۳)، حاکم گرگان، فرستاده شد.۱۸.۳ - فاسق خواندن شاگردان ویهمچنین ابوحیان توحیدی [۵۴]
ابوحیان توحیدی، اخلاق الوزیرین: مثالب الوزیرین الصاحب ابنعباد و ابنالعمید، ج۱، ص ۲۱۱، چاپ محمدبن تاویت طنجی، بیروت ۱۴۱۲/۱۹۹۲.
برخی شاگردان ابوعبداللّه، از جمله ابواسحاق نصیبی، را فاسق معرفی کرده است.۱۸.۴ - لعن ابوعبدالله توسط شاگردشاو [۵۵]
ابوحیان توحیدی، اخلاق الوزیرین: مثالب الوزیرین الصاحب ابنعباد و ابنالعمید، ج۱، ص ۲۱۳، چاپ محمدبن تاویت طنجی، بیروت ۱۴۱۲/۱۹۹۲.
در خصوص ابواحمد بن ابیعَلاّن واسطی، از شاگردان و نزدیکان ابوعبداللّه، نیز آورده که وی بعدها از جُعل بیزاری جسته و حتی او را لعن کرده است.۱۹ - شهرت ابوعبداللهابوعبداللّه را در سرزمینهای بسیاری میشناختند، به ویژه در خراسان شهرت فراوانی داشته و ریاست مذهبی بر عهده او بوده است. [۵۶]
ابن ندیم، الفهرست، ج۱، ص ۲۲۲.
[۵۷]
حسین بن علی صیمری، اخبار ابیحنیفة و اصحابه، ج۱، ص۱۷۰، بیروت ۱۴۰۵/۱۹۸۵.
[۵۸]
ابراهیم بن علی ابواسحاق شیرازی، طبقاتالفقهاء، ج۱، ص ۱۴۳، چاپ احسان عباس، بیروت ۱۴۰۱/۱۹۸۱.
به گزارش صیمری، [۵۹]
حسین بن علی صیمری، اخبار ابیحنیفة و اصحابه، ج۱، ص۱۷۰، بیروت ۱۴۰۵/۱۹۸۵.
ابوعبداللّه بهقدری در دین و مذهب خود استوار و ثابت قدم بود و نزد دوست و دشمن محبوبیت داشت که به او لقب عمرو بن عُبَیدِ (متوفی ۱۴۴، شیخ و مفتی معتزلیان) روزگار خویش داده بودند.۲۰ - وفات ابوعبداللهابوعبداللّه در بغداد وفات یافت و ابوعلی فارسی نحوی بر جنازهاش نماز گزارد. سال وفات وی بهطور دقیق مشخص نیست. برخی آن را ۳۶۹ [۶۰]
خطیب بغدادی، تاریخ بغدادی، ج ۸، ص ۶۲۶.
[۶۱]
ابن تغری بردی، النجوم الزاهرة فی ملوک مصر و القاهره، ج ۴، ص ۱۳۵، قاهره) ۱۳۸۳ ۱۳۹۲/ ۱۹۶۳ ۱۹۷۲.
[۶۲]
که ۳۶۷ آورده است، ابن مرتضی، ج۱، ص ۱۰۵، کتاب طبقات المعتزله، چاپ سوزانا دیوالد ـ ویلتسر، بیروت ۱۴۰۹/۱۹۸۸.
و برخی ۳۹۹ [۶۳]
ابن حجر عسقلانی، لسان المیزان، ج ۲، ص ۳۰۳، حیدرآباد دکن ۱۳۲۹ـ۱۳۳۱، چاپ افست بیروت ۱۳۹۰/۱۹۷۱.
[۶۴]
عبدالحی بن عبدالحلیم لکنوی، الفوائد البهیة فی تراجم الحنفیة، ج۱، ص ۶۷، کراچی ۱۳۹۳.
دانستهاند. او را در آستان حسن بن زید، کنار قبر استادش ابوالحسن کرخی، به خاک سپردند. [۶۵]
حسین بن علی صیمری، اخبار ابیحنیفة و اصحابه، ج۱، ص۱۷۰، بیروت ۱۴۰۵/۱۹۸۵.
[۶۶]
خطیب بغدادی، تاریخ بغدادی، ج ۸، ص ۶۲۷.
[۶۷]
ابن جوزی، المنتظم فی تاریخ الملوک و الامم، ج ۱۴، ص ۲۷۲، چاپ محمد عبدالقادر عطا و مصطفی عبدالقادر عطا، بیروت ۱۴۱۲/۱۹۹۲.
۲۱ - آرای ابوعبداللّه۲۱.۱ - افضلیت حضرت علیاز مهمترین آرای ابوعبداللّه، رأی وی در باره حضرت علی علیهالسلام است. ابوعبداللّه، بنا بر اخباری که صحت آنها قطعی است، علی علیهالسلام را افضل مردم پس از رسول خدا صلیاللّهعلیهوآلهوسلم میدانست و از اینرو به المُفَضِّل ملقب شد. [۶۸]
قاضی عبدالجبار بن احمد، شرح الاصول الخمسة، ج۱، ص ۷۶۷، چاپ عبدالکریم عثمان، قاهره ۱۴۰۸/۱۹۸۸.
به عقیده ابوعبداللّه، در باره افضلیت امام علی علیهالسلام میتوان به اخبار مشهوری استناد کرد که بر تفضیلِ ایشان، دلالت قطعی دارند. در مقابل، احادیثی که دالّ بر افضلیت برخی دیگر از صحابهاند، در حکم خبر واحدند که در مقابل خبر مشهور حجیت ندارند. [۶۹]
قاضی عبدالجبار بن احمد، المغنی فی ابواب التوحید و العدل، ج۲۰، قسم ۲، ص۱۲۰ـ۱۲۳، ج ۱۲، چاپ ابراهیم مدکور، قاهره، ج ۱۴، چاپ مصطفی سقا، قاهره ۱۳۸۵/۱۹۶۵، ج ۱۷، چاپ امین خولی، (قاهره) ۱۳۸۲/۱۹۶۳، ج۲۰، چاپ عبدالحلیم محمود و سلیمان دنیا، قاهره، ۱۳۹۰۱.
[۷۰]
قاضی عبدالجبار بن احمد، شرح الاصول الخمسة، ج۱، ص ۷۶۷، چاپ عبدالکریم عثمان، قاهره ۱۴۰۸/۱۹۸۸.
۲۱.۲ - اثبات برتری حضرت علی بر ابوبکرعلاوه بر آن، وی از راه موازنه اعمال نیز نشان داده است که فضائل امیرا لمؤمنین، از جهت کثرت و اهمیت، بر فضائل ابوبکر برتری دارد. [۷۱]
قاضی عبدالجبار بن احمد، المغنی فی ابواب التوحید و العدل، ج۲۰، قسم ۲، ص۱۲۰ـ۱۲۳، ج ۱۲، چاپ ابراهیم مدکور، قاهره، ج ۱۴، چاپ مصطفی سقا، قاهره ۱۳۸۵/۱۹۶۵، ج ۱۷، چاپ امین خولی، (قاهره) ۱۳۸۲/۱۹۶۳، ج۲۰، چاپ عبدالحلیم محمود و سلیمان دنیا، قاهره، ۱۳۹۰۱.
ابوعبداللّه در این باره آثاری نیز داشته است، از جمله ابن شهر آشوب [۷۲]
ابن شهر آشوب، کتاب معالم العلماء، ج۱، ص۱۲۲، چاپ عباس اقبال، تهران ۱۳۵۳.
کتاب الدرجات و ابن مرتضی [۷۳]
ابن مرتضی، کتاب طبقات المعتزله، ج۱، ص ۱۰۵، چاپ سوزانا دیوالد ـ ویلتسر، بیروت ۱۴۰۹/۱۹۸۸.
کتاب التفضیل را ــ که ظاهراً هیچ کدام باقی نماندهاند بهوی نسبت دادهاند. چون نام کامل کتاب الدرجات فی تفضیل امیرالمؤمنین علیهالسلام است، [۷۴]
ابن شهر آشوب، کتاب معالم العلماء، ج۱، ص۱۲۲، چاپ عباس اقبال، تهران ۱۳۵۳.
شاید بتوان این دو کتاب را یکی دانست.۲۱.۳ - قاعده لطف از دیدگاه ویقاضی عبدالجبار به نقل از کتاب الاصلح، نظر ابوعبداللّه را در خصوص قاعده لطف چنین بیان کرده است: فعلی که برای برخی مکلفان لطف و برای برخی دیگر مستلزم مفسدهای باشد، واجب نیست. قاضی عبدالجبار رأی استاد را چنین تأویل کرده که اگر مکلِّف بداند که مکلَّف، تکلیفش را تنها با فعلی مفسده به انجام میرساند، تکلیف آن فعل برای مکلِّف حَسَن نیست. [۷۵]
قاضی عبدالجبار بن احمد، المغنی فی ابواب التوحید و العدل، ج ۱۴، ص ۱۸ـ۲۱، ج ۱۲، چاپ ابراهیم مدکور، قاهره، ج ۱۴، چاپ مصطفی سقا، قاهره ۱۳۸۵/۱۹۶۵، ج ۱۷، چاپ امین خولی، (قاهره) ۱۳۸۲/۱۹۶۳، ج۲۰، چاپ عبدالحلیم محمود و سلیمان دنیا، قاهره، ۱۳۹۰۱.
۲۱.۴ - دیدگاه ابوعبدالله در خصوص خلقاز دیگر آرای ابوعبداللّه این است که خَلْق همان فکر است و اگر این لفظ در قرآن نیامده بود، اطلاق آن بر خداوند روا نبود. [۷۶]
قاضی عبدالجبار بن احمد، شرح الاصول الخمسة، ج۱، ص ۵۴۸، چاپ عبدالکریم عثمان، قاهره ۱۴۰۸/۱۹۸۸.
[۷۷]
قاضی عبدالجبار بن احمد، المحیط بالتکلیف، ص ۳۳۲، چاپ عمر سید عزمی، قاهره ۱۹۶۵.
۲۱.۵ - دیدگاه وی درباره شناختابوعبداللّه در آثار متعدد، از جمله در کتاب العلوم، به بررسی مباحث مرتبط با شناخت پرداخته است. [۷۸]
ابوحیان توحیدی، المقابسات، ج۱، ص ۲۲۲، چاپ محمد توفیق حسین، بغداد ۱۹۷۰، چاپ افست تهران ۱۳۶۶ ش.
[۷۹]
قاضی عبدالجبار بن احمد، شرح الاصول الخمسة، ج۱، ص ۱۹۱ـ ۱۹۲، چاپ عبدالکریم عثمان، قاهره ۱۴۰۸/۱۹۸۸.
[۸۰]
سعید بن محمد نیسابوری، المسائل فیالخلاف بین البصریین و البغدادیین، ج۱، ص ۲۸۸ـ۲۸۹، چاپ معن زیاده و رضوان سید، بیروت ۱۹۷۹.
[۸۱]
سعید بن محمد نیسابوری، المسائل فیالخلاف بین البصریین و البغدادیین، ج۱، ص ۲۹۱، چاپ معن زیاده و رضوان سید، بیروت ۱۹۷۹.
۲۱.۶ - تعریف جعل از موجود و ردّ نظر ویجعل، موجود را «کائن ثابت «تعریف کرده؛ ولی شاگرد وی، قاضی عبدالجبار، رأی استاد را نپذیرفته، زیرا به نظر وی در این تعریف، بر خلاف اصول منطقی، معرَّف اَجْلی' و اظهر از معرِّف است. به علاوه این تعریف مستلزم تکرار است، زیرا کائن همان ثابت است و ثابت همان کائن. [۸۲]
قاضی عبدالجبار بن احمد، شرح الاصول الخمسة، ج۱، ص ۱۷۵ـ۱۷۶، چاپ عبدالکریم عثمان، قاهره ۱۴۰۸/۱۹۸۸.
۲۱.۷ - دیدگاه جعل درباره شیئیت معدوم و ذات جوهرابوعبداللّه در باره شیئیت معدوم معتقد است معدومیت برای معدوم، صفت یا حال شمرده میشود. [۸۳]
سعید بن محمد نیسابوری، فیالتوحید = (دیوان الاصول)، ج۱، ص ۲۴۵، چاپ محمد عبدالهادی ابوریده، قاهره ۱۹۶۹.
[۸۴]
سعید بن محمد نیسابوری، فیالتوحید = (دیوان الاصول)، ج۱، ص ۲۷۶، چاپ محمد عبدالهادی ابوریده، قاهره ۱۹۶۹.
[۸۵]
محمد بن عمر فخررازی، کتاب المُحَصَّل، ج۱، ص ۱۶۲، چاپ حسین اتای، قاهره ۱۴۱۱/۱۹۹۱.
ابوعبداللّه همچنین معتقد است ذات جوهر، همانطور که متصف به وصف جوهریت میشود، متصف به صفت تحیز نیز میشود، اما شرط حصول شیء مکاندار در مکان، وجود آن است؛ به این معنا که جوهر قبل از وجود، متصف به صفت تحیز میشود، ولی تا وقتی که وجود پیدا نکرده است، مکان داشتن برایش حاصل نمیشود. [۸۶]
محمد بن عمر فخررازی، کتاب المُحَصَّل، ج۱، ص ۱۶۱ـ۱۶۲، چاپ حسین اتای، قاهره ۱۴۱۱/۱۹۹۱.
۲۱.۸ - آرای ابوعبدالله در فقهابوعبداللّه در فروع فقهی به جواز فارسی گزاردن نماز معتقد بوده است. وی همچنین در ابواب مختلف اصول فقه آرایی دارد، از جمله در باره حقیقت و مجاز، [۸۷]
محفوظ بن احمد کلوذانی، التمهید فی اصول الفقه، ج ۲، ص ۲۴۹ـ۲۵۰، بیروت ۱۴۲۱/۲۰۰۰.
[۸۸]
محمود بن ابیبکر سراجالدین ارموی، التحصیل من المحصول، ج ۱، ص ۲۲۱ـ۲۲۲، چاپ عبدالحمید علی ابوزنید، بیروت ۱۴۰۸/ ۱۹۸۸.
عام و خاص، مفهوم شرط، مجمل و مبین، نسخ، [۸۹]
محفوظ بن احمد کلوذانی، التمهید فی اصول الفقه، ج ۲، ص۱۴۳، بیروت ۱۴۲۱/۲۰۰۰.
[۹۰]
محفوظ بن احمد کلوذانی، التمهید فی اصول الفقه، ج ۲، ص۱۹۰، بیروت ۱۴۲۱/۲۰۰۰.
[۹۱]
محفوظ بن احمد کلوذانی، التمهید فی اصول الفقه، ج ۲، ص۲۳۰، بیروت ۱۴۲۱/۲۰۰۰.
[۹۲]
محفوظ بن احمد کلوذانی، التمهید فی اصول الفقه، ج ۲، ص۳۹۸ـ۳۹۹، بیروت ۱۴۲۱/۲۰۰۰.
اجماع، [۹۳]
محفوظ بن احمد کلوذانی، التمهید فی اصول الفقه، ج۲، ص۳۹۸ـ ۳۹۹، بیروت ۱۴۲۱/۲۰۰۰.
[۹۴]
محمود بن ابیبکر سراجالدین ارموی، التحصیل من المحصول، ج ۲، ص۸۰، چاپ عبدالحمید علی ابوزنید، بیروت ۱۴۰۸/ ۱۹۸۸.
تعادل و ترجیح، [۹۵]
محفوظ بن احمد کلوذانی، التمهید فی اصول الفقه، ج ۴، ص ۲۳۷، بیروت ۱۴۲۱/۲۰۰۰.
اجتهاد، [۹۶]
قاضی عبدالجبار بن احمد، المغنی فی ابواب التوحید و العدل، ج ۱۷، ص ۲۹۹ـ۳۰۰، ج ۱۲، چاپ ابراهیم مدکور، قاهره، ج ۱۴، چاپ مصطفی سقا، قاهره ۱۳۸۵/۱۹۶۵، ج ۱۷، چاپ امین خولی، (قاهره) ۱۳۸۲/۱۹۶۳، ج۲۰، چاپ عبدالحلیم محمود و سلیمان دنیا، قاهره، ۱۳۹۰۱.
شروط علت [۹۷]
قاضی عبدالجبار بن احمد، المغنی فی ابواب التوحید و العدل، ج ۱۷، ص ۳۳۵، ج ۱۲، چاپ ابراهیم مدکور، قاهره، ج ۱۴، چاپ مصطفی سقا، قاهره ۱۳۸۵/۱۹۶۵، ج ۱۷، چاپ امین خولی، (قاهره) ۱۳۸۲/۱۹۶۳، ج۲۰، چاپ عبدالحلیم محمود و سلیمان دنیا، قاهره، ۱۳۹۰۱.
و دلالت فعل نبی. [۹۸]
قاضی عبدالجبار بن احمد، المغنی فی ابواب التوحید و العدل، ج ۱۷، ص۲۶۰، ج ۱۲، چاپ ابراهیم مدکور، قاهره، ج ۱۴، چاپ مصطفی سقا، قاهره ۱۳۸۵/۱۹۶۵، ج ۱۷، چاپ امین خولی، (قاهره) ۱۳۸۲/۱۹۶۳، ج۲۰، چاپ عبدالحلیم محمود و سلیمان دنیا، قاهره، ۱۳۹۰۱.
[۹۹]
قاضی عبدالجبار بن احمد، المغنی فی ابواب التوحید و العدل، ج ۱۷، ص۲۶۶، ج ۱۲، چاپ ابراهیم مدکور، قاهره، ج ۱۴، چاپ مصطفی سقا، قاهره ۱۳۸۵/۱۹۶۵، ج ۱۷، چاپ امین خولی، (قاهره) ۱۳۸۲/۱۹۶۳، ج۲۰، چاپ عبدالحلیم محمود و سلیمان دنیا، قاهره، ۱۳۹۰۱.
۲۲ - آثار ابوعبداللهابوعبداللّه کتابهای فراوانی در کلام و فقه داشته که ظاهراً هیچ یک از آنها باقی نمانده است. این کتابها عبارت بودهاند از: در کلام: الاَصْلَح، [۱۰۰]
قاضی عبدالجبار بن احمد، المغنی فی ابواب التوحید و العدل، ج ۱۴، ص ۲۱، ج ۱۲، چاپ ابراهیم مدکور، قاهره، ج ۱۴، چاپ مصطفی سقا، قاهره ۱۳۸۵/۱۹۶۵، ج ۱۷، چاپ امین خولی، (قاهره) ۱۳۸۲/۱۹۶۳، ج۲۰، چاپ عبدالحلیم محمود و سلیمان دنیا، قاهره، ۱۳۹۰۱.
کتاب الاقرار، کتاب الایمان، [۱۰۱]
ابن ندیم، الفهرست، ج۱، ص ۲۲۲.
تعلیق بر نقض المعرفة نوشته ابوعلی جبایی، [۱۰۲]
قاضی عبدالجبار بن احمد، المغنی فی ابواب التوحید و العدل، ج ۱۲، ص ۱۳۱، ج ۱۲، چاپ ابراهیم مدکور، قاهره، ج ۱۴، چاپ مصطفی سقا، قاهره ۱۳۸۵/۱۹۶۵، ج ۱۷، چاپ امین خولی، (قاهره) ۱۳۸۲/۱۹۶۳، ج۲۰، چاپ عبدالحلیم محمود و سلیمان دنیا، قاهره، ۱۳۹۰۱.
[۱۰۳]
حسن بن محمد جشمی، «الطبقتان الحادیة عشرة و الثانیة عشرة من کتاب شرح العیون»، ج۱، ص ۳۶۷، در قاضی عبدالجباربن احمد، فضل الاعتزال و طبقات المعتزلة، چاپ فؤاد سید، تونس.
التفضیل، [۱۰۴]
ابن مرتضی، کتاب طبقات المعتزله، ج۱، ص ۱۰۷، چاپ سوزانا دیوالد ـ ویلتسر، بیروت ۱۴۰۹/۱۹۸۸.
الجواب عن مسألَتَی الشیخ ابیمحمد الرمهرمزی، [۱۰۵]
ابن ندیم، الفهرست، ج۱، ص ۲۲۲.
جواز ردّالشمس (ابن شهرآشوب، ص ۳۶)، الدرجات [۱۰۶]
ابن شهر آشوب، کتاب معالم العلماء، ص۱۲۲، چاپ عباس اقبال، تهران ۱۳۵۳.
العلوم، [۱۰۷]
سعید بن محمد نیسابوری، المسائل فیالخلاف بین البصریین و البغدادیین، ج۱، ص ۲۸۸، چاپ معن زیاده و رضوان سید، بیروت ۱۹۷۹.
الکلام فی اَنَّ اللّه تعالی لم یزَلْ موجوداً وَ لاشیءَ سِواهُ الی اَنْ خَلَقَ الْخَلقَ، [۱۰۸]
ابن ندیم، الفهرست، ج۱، ص ۲۲۲.
کتاب المعرفة، [۱۰۹]
ابن ندیم، الفهرست، ج۱، ص ۲۲۲.
نَقْضُ السُفْیانیة، [۱۱۰]
ابن ابیالحدید، شرح نهجالبلاغه، ج۱۰، ص ۱۰۱، چاپ محمدابوالفضل ابراهیم، قاهره ۱۳۸۵ـ۱۳۸۷/ ۱۹۶۵ـ۱۹۶۷، چاپ افست بیروت.
نقضُ کتاب رازی فیاَنّه لایجوزُ انْ یفْعَلَ اللّهُ تعالی بَعْد اَنْ کانَ غیرَ فاعلٍ، [۱۱۱]
ابن ندیم، الفهرست، ج۱، ص ۲۲۲.
نقضُ کتابِ المُوجز نوشته ابوالحسن اشعری، [۱۱۲]
یحیی بن حسین ناطق بالحق، من کتاب الافادة فی تاریخ الائمة السادة، ج۱، ص ۱۰۶.
نقض کلام راوندی فی اَنَّ الجسمَ لایجوزُ ان یکونَ مخترعاً لا مِنْ شیء، [۱۱۳]
ابن ندیم، الفهرست، ج۱، ص ۲۲۲.
الاصول. [۱۱۴]
قاضی عبدالجبار بن احمد، فضلالاعتزال و طبقات المعتزلة، ج۱، ص ۳۲۶، چاپ فؤاد سید، تونس، ۱۳۹۰۰.
در فقه و اصول: نَقضُ الفُتیا، [۱۱۵]
قاضی عبدالجبار بن احمد، فضلالاعتزال و طبقات المعتزلة، ج۱، ص ۳۲۶، چاپ فؤاد سید، تونس، ۱۳۹۰۰.
کتاب اَلاشْرَبِة و تحلیلِ نبیذِ التَمْر، تحریمُ مُتْعَة، جوازُ الصلوةِ بالفارسیة، شرح مختصر ابیالحسن الکرخی. [۱۱۶]
ابن ندیم، الفهرست، ج۱، ص ۲۶۱.
۲۳ - فهرست منابع(۱) ابن ابیالحدید، شرح نهجالبلاغه، چاپ محمدابوالفضل ابراهیم، قاهره ۱۳۸۵ـ۱۳۸۷/ ۱۹۶۵ـ۱۹۶۷، چاپ افست بیروت. (۲) ابن ابیالوفا، الجواهر المضیة فی طبقات الحنفیة، چاپ عبدالفتاح محمدحلو، ریاض ۱۴۱۳/۱۹۹۳. (۳) ابن تغری بردی، النجوم الزاهرة فی ملوک مصر و القاهره، قاهره) ۱۳۸۳ ۱۳۹۲/ ۱۹۶۳ ۱۹۷۲. (۴) ابن جوزی، المنتظم فی تاریخ الملوک و الامم، چاپ محمد عبدالقادر عطا و مصطفی عبدالقادر عطا، بیروت ۱۴۱۲/۱۹۹۲. (۵) ابن حجر عسقلانی، لسان المیزان، حیدرآباد دکن ۱۳۲۹ـ۱۳۳۱، چاپ افست بیروت ۱۳۹۰/۱۹۷۱. (۶) ابن شهر آشوب، کتاب معالم العلماء، چاپ عباس اقبال، تهران ۱۳۵۳. (۷) ابن مرتضی، کتاب طبقات المعتزله، چاپ سوزانا دیوالد ـ ویلتسر، بیروت ۱۴۰۹/۱۹۸۸. (۸) ابن ندیم، الفهرست. (۹) ابراهیم بن علی ابواسحاق شیرازی، طبقاتالفقهاء، چاپ احسان عباس، بیروت ۱۴۰۱/۱۹۸۱. (۱۰) ابوحیان توحیدی، اخلاق الوزیرین: مثالب الوزیرین الصاحب ابنعباد و ابنالعمید، چاپ محمدبن تاویت طنجی، بیروت ۱۴۱۲/۱۹۹۲. (۱۱) ابوحیان توحیدی، کتاب الامتاع و المؤانسة، چاپ احمد امین و احمد زین، بیروت، ۱۳۹۰۰. (۱۲) ابوحیان توحیدی، المقابسات، چاپ محمد توفیق حسین، بغداد ۱۹۷۰، چاپ افست تهران ۱۳۶۶ ش. (۱۳) حسن بن محمد جشمی، «الطبقتان الحادیة عشرة و الثانیة عشرة من کتاب شرح العیون»، در قاضی عبدالجباربن احمد، فضل الاعتزال و طبقات المعتزلة، چاپ فؤاد سید، تونس. (۱۴) خطیب بغدادی، تاریخ بغدادی. (۱۵) ذهبی، تاریخ الاسلام. (۱۶) محمود بن ابیبکر سراجالدین ارموی، التحصیل من المحصول، چاپ عبدالحمید علی ابوزنید، بیروت ۱۴۰۸/ ۱۹۸۸. (۱۷) نور اللّه بن شریفالدین شوشتری، مجالس المؤمنین، تهران ۱۳۵۴ ش. (۱۸) حسین بن علی صیمری، اخبار ابیحنیفة و اصحابه، بیروت ۱۴۰۵/۱۹۸۵. (۱۹) محمد بن عمر فخررازی، کتاب المُحَصَّل، چاپ حسین اتای، قاهره ۱۴۱۱/۱۹۹۱. (۲۰) قاضی عبدالجبار بن احمد، شرح الاصول الخمسة، چاپ عبدالکریم عثمان، قاهره ۱۴۰۸/۱۹۸۸. (۲۱) قاضی عبدالجبار بن احمد، فضلالاعتزال و طبقات المعتزلة، چاپ فؤاد سید، تونس، ۱۳۹۰۰. (۲۲) قاضی عبدالجبار بن احمد، المحیط بالتکلیف، چاپ عمر سید عزمی، قاهره ۱۹۶۵. (۲۳) قاضی عبدالجبار بن احمد، المغنی فی ابواب التوحید و العدل، ج ۱۲، چاپ ابراهیم مدکور، قاهره، ج ۱۴، چاپ مصطفی سقا، قاهره ۱۳۸۵/۱۹۶۵، ج ۱۷، چاپ امین خولی، (قاهره) ۱۳۸۲/۱۹۶۳، ج۲۰، چاپ عبدالحلیم محمود و سلیمان دنیا، قاهره، ۱۳۹۰۱. (۲۴) محفوظ بن احمد کلوذانی، التمهید فی اصول الفقه، بیروت ۱۴۲۱/۲۰۰۰. (۲۵) عبدالحی بن عبدالحلیم لکنوی، الفوائد البهیة فی تراجم الحنفیة، کراچی ۱۳۹۳. (۲۶) حُمید بن احمد محلِّی، من کتاب الحدائق الوردیة فی مناقب ائمة الزیدیة، در اخبار ائمة الزیدیة فی طبرستان و دیلمان و جیلان، چاپ ویلفرد مادلونگ، بیروت: المعهد الالمانی للابحاث الشرقیة، ۱۹۸۷. (۲۷) یحیی بن حسین ناطق بالحق، من کتاب الافادة فی تاریخ الائمة السادة. (۲۸) احمد بن علی نجاشی، فهرست اسماء مصنّفی الشیعة المشتهرب رجال النجاشی، چاپ موسی شبیری زنجانی، قم ۱۴۰۷. (۲۹) سعید بن محمد نیسابوری، فیالتوحید = (دیوان الاصول)، چاپ محمد عبدالهادی ابوریده، قاهره ۱۹۶۹. (۳۰) سعید بن محمد نیسابوری، المسائل فیالخلاف بین البصریین و البغدادیین، چاپ معن زیاده و رضوان سید، بیروت ۱۹۷۹. ۲۴ - پانویس
۲۵ - منبعدانشنامه جهان اسلام، بنیاد دائرة المعارف اسلامی، برگرفته از مقاله «جُعَل»، شماره۴۷۲۷. |